Telegram Group & Telegram Channel
اینجا ایران است!


قلمی که حتی توان نداشت برای همکلاسی‌اش و سوگ‌اش بنویسد، امروز برای عرض شرمندگی به محضر مسئولین سخن‌ها دارد.
ما شرمنده‌ایم! سرمان پایین است که برای استعفای شاید فرمایشی شما، خوشحال نشدیم و رضایت قلبی‌مان جلب نشد. اینجا ژاپن نیست؛ خبر عذرخواهی‌تان را قرار نیست دست به دست کنیم و مسئولین «با شرف» خود را روی سرمان بگذاریم. البته که حمل بر جسارت نشود؛ شرافت مسئولین ما که قطعی است؛ مسئله، «تن» ماست که اینقدر زخم داشت که ندانست این مرهمِ عذرخواهی را بر کدام بگذارد.
اینجا ایران است. اینجا چشم باز می‌کنی و خبری که می‌خوانی را باور نمی‌کنی. جوانانی در سال‌های سیاهِ جنگ، آسیب‌های جبران ناپذیر بر تن و روانشان وارد شد تا خواب نوزادان گهواره به هم نریزد و سالها بعد، نوزادان قد می‌کشند و «جانبازان» این سرزمین را اغتشاشگر می‌نامند و «رزمندگان دیروز این وطن» را به جرم طلب کردن کمترین حقشان از زندگی، دستگیر می‌کنند.
اینجا ایران است؛ صبحی که سعی می‌کنی به بیهوده بودن شغلت و قیمت دلار و نان سفره‌ات فکر نکنی، مردی جانش را کف دستش می‌گذارد و جلوی مترو زانو می‌زند. تو امیدِ واهی‌ت را می‌بینی که کمرش شکست و جلوی قطار زندگی زانو زد.
اینجا ایران است؛ پذیرفته‌ای که ممکن است هر لحظه، زورگیر جلویت سبز شود و یا مالت را ببرد، یا جانت را. تو اما به این اعتراضی نداری. به امنیتی که نداری افتخار می‌کنی. یک روز صبح بیدار می‌شوی، می‌بینی در «جنتی» که اگر روسری‌ات می‌افتاد «دوزخ» را به چشم می‌دیدی، همکلاسی‌ات چاقو خورده و دنبال لپتاپش دویده و جان داده. فردی خیالش راحت بوده که بی‌حجاب‌ها در کوچه تردد نمی‌کنند که مسئولین برایشان ون بگذارند و دوربین مستقر کنند. سارقی، جان و مال جوان مردم را به یغما برده. جوانی که شاید در تماس نیم ساعت قبل با مادرش، از ذوقِ خود برای محل کارش گفته. از ساختن آینده‌اش گفته.
اینجا ایران است؛ در دانشگاهی تحصیل می‌کنی که قدم به قدم‌اش دوربین نصب شده تا اگر روسری‌ات افتاد یا کاری کردی که حرمتی از «ملاحظات» سلب شد، به فاصله‌ی پلک زدنی نیروی حراست با موتور کنارت ظاهر می‌شود و خیالت را راحت می‌کند که اینجا «بی‌صاحب» و «بی‌قانون» نیست.
اینجا ایران است؛ داخل همان دانشگاه، تجمع می‌کنی و طلب «قانون» از مسئولی داری. انتظار پاسخ از «صاحب» دانشگاهی داری که به هزار امید در آن قدم گذاشتی. کتک می‌خوری تا ثابت شود در دانشگاه مراقب تو هستند. حتک حرمت می‌شوی تا بفهمی احترامت در دانشگاه تا جایی سرجایش است که دم خروس-بی‌سیم لباس شخصی- را ندیده باشی. «امیرحسین گوهری» می‌شوی تا ثابت شود دیگر قرار نیست دانشجوی دیگری مثل «امیر محمد خالقی» در حریم دانشگاه خونش ریخته شود.
اینجا ایران است؛ اینجا دانشگاه تهران است. زمین این دانشگاه و کوی‌اش، پر از ردِ فریاد و خون و بی‌عدالتی است. بر ما ببخشید که این عذرخواهی، زورش به چیزی نرسید و لکه و ردی از این زمین پاک نکرد. بر ما ببخشید که هنوز عزادارِ جوانی هستیم. بر ما ببخشید که عزادارِ جوان‌مرگیِ امیرمحمدی هستیم که شاید آینده‌ای بهتر از او نداشته باشیم. بر ما ببخشید که سپاسگزارِ نوش‌داروهای بعدِ مرگ نیستیم.

🔰 @anjoman_utcan



tg-me.com/anjoman_utcan/958
Create:
Last Update:

اینجا ایران است!


قلمی که حتی توان نداشت برای همکلاسی‌اش و سوگ‌اش بنویسد، امروز برای عرض شرمندگی به محضر مسئولین سخن‌ها دارد.
ما شرمنده‌ایم! سرمان پایین است که برای استعفای شاید فرمایشی شما، خوشحال نشدیم و رضایت قلبی‌مان جلب نشد. اینجا ژاپن نیست؛ خبر عذرخواهی‌تان را قرار نیست دست به دست کنیم و مسئولین «با شرف» خود را روی سرمان بگذاریم. البته که حمل بر جسارت نشود؛ شرافت مسئولین ما که قطعی است؛ مسئله، «تن» ماست که اینقدر زخم داشت که ندانست این مرهمِ عذرخواهی را بر کدام بگذارد.
اینجا ایران است. اینجا چشم باز می‌کنی و خبری که می‌خوانی را باور نمی‌کنی. جوانانی در سال‌های سیاهِ جنگ، آسیب‌های جبران ناپذیر بر تن و روانشان وارد شد تا خواب نوزادان گهواره به هم نریزد و سالها بعد، نوزادان قد می‌کشند و «جانبازان» این سرزمین را اغتشاشگر می‌نامند و «رزمندگان دیروز این وطن» را به جرم طلب کردن کمترین حقشان از زندگی، دستگیر می‌کنند.
اینجا ایران است؛ صبحی که سعی می‌کنی به بیهوده بودن شغلت و قیمت دلار و نان سفره‌ات فکر نکنی، مردی جانش را کف دستش می‌گذارد و جلوی مترو زانو می‌زند. تو امیدِ واهی‌ت را می‌بینی که کمرش شکست و جلوی قطار زندگی زانو زد.
اینجا ایران است؛ پذیرفته‌ای که ممکن است هر لحظه، زورگیر جلویت سبز شود و یا مالت را ببرد، یا جانت را. تو اما به این اعتراضی نداری. به امنیتی که نداری افتخار می‌کنی. یک روز صبح بیدار می‌شوی، می‌بینی در «جنتی» که اگر روسری‌ات می‌افتاد «دوزخ» را به چشم می‌دیدی، همکلاسی‌ات چاقو خورده و دنبال لپتاپش دویده و جان داده. فردی خیالش راحت بوده که بی‌حجاب‌ها در کوچه تردد نمی‌کنند که مسئولین برایشان ون بگذارند و دوربین مستقر کنند. سارقی، جان و مال جوان مردم را به یغما برده. جوانی که شاید در تماس نیم ساعت قبل با مادرش، از ذوقِ خود برای محل کارش گفته. از ساختن آینده‌اش گفته.
اینجا ایران است؛ در دانشگاهی تحصیل می‌کنی که قدم به قدم‌اش دوربین نصب شده تا اگر روسری‌ات افتاد یا کاری کردی که حرمتی از «ملاحظات» سلب شد، به فاصله‌ی پلک زدنی نیروی حراست با موتور کنارت ظاهر می‌شود و خیالت را راحت می‌کند که اینجا «بی‌صاحب» و «بی‌قانون» نیست.
اینجا ایران است؛ داخل همان دانشگاه، تجمع می‌کنی و طلب «قانون» از مسئولی داری. انتظار پاسخ از «صاحب» دانشگاهی داری که به هزار امید در آن قدم گذاشتی. کتک می‌خوری تا ثابت شود در دانشگاه مراقب تو هستند. حتک حرمت می‌شوی تا بفهمی احترامت در دانشگاه تا جایی سرجایش است که دم خروس-بی‌سیم لباس شخصی- را ندیده باشی. «امیرحسین گوهری» می‌شوی تا ثابت شود دیگر قرار نیست دانشجوی دیگری مثل «امیر محمد خالقی» در حریم دانشگاه خونش ریخته شود.
اینجا ایران است؛ اینجا دانشگاه تهران است. زمین این دانشگاه و کوی‌اش، پر از ردِ فریاد و خون و بی‌عدالتی است. بر ما ببخشید که این عذرخواهی، زورش به چیزی نرسید و لکه و ردی از این زمین پاک نکرد. بر ما ببخشید که هنوز عزادارِ جوانی هستیم. بر ما ببخشید که عزادارِ جوان‌مرگیِ امیرمحمدی هستیم که شاید آینده‌ای بهتر از او نداشته باشیم. بر ما ببخشید که سپاسگزارِ نوش‌داروهای بعدِ مرگ نیستیم.

🔰 @anjoman_utcan

BY انجمن اسلامی دانشجویان دانشكدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران


Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 283

Share with your friend now:
tg-me.com/anjoman_utcan/958

View MORE
Open in Telegram


انجمن اسلامی دانشجویان دانشكدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Telegram announces Anonymous Admins

The cloud-based messaging platform is also adding Anonymous Group Admins feature. As per Telegram, this feature is being introduced for safer protests. As per the Telegram blog post, users can “Toggle Remain Anonymous in Admin rights to enable Batman mode. The anonymized admin will be hidden in the list of group members, and their messages in the chat will be signed with the group name, similar to channel posts.”

Tata Power whose core business is to generate, transmit and distribute electricity has made no money to investors in the last one decade. That is a big blunder considering it is one of the largest power generation companies in the country. One of the reasons is the company's huge debt levels which stood at ₹43,559 crore at the end of March 2021 compared to the company’s market capitalisation of ₹44,447 crore.

انجمن اسلامی دانشجویان دانشكدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران from us


Telegram انجمن اسلامی دانشجویان دانشكدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
FROM USA